اهميت فرزند و فرزنددار شدن
داشتن فرزند، به صورت كلي در آيات و روايات مطلوب شمرده شده است. قرآن كريم در آيه 38 سوره آل عمران و آيه ي 5 سوره مريم از زبان حضرت زكريا عليه السلام دعايي مبني بر درخواست فرزند از درگاه الهي را نقل مي كند. اين بدان معناست كه اگر اين مطلوبيت نداشت، از سوي پيامبر خدا مورد درخواست و دعا قرار نمي گرفت. دليل اين مطالبه آن گونه كه در آيه شريفه نيز بدان اشاره شده است، ترس زكريا از بي وارث ماندن پس از مرگ بود. در واقع آن حضرت پس از مشاهده ي معنويت حضرت مريم عليها السلام، از پيشگاه الهي فرزندي پاك به سان مريم عليها السلام درخواست كرد تا پس از وي ميراث دار امانت نبوت باشد.( الميزان، ج11، ص 7)
اهميت ذاتي فرزند و جايگاه آن، نه تنها در روايات متعدد بيان گرديد؛ بلكه به مطالبه ي فرزند نيز امر شده است.
در حديثي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم آمده است: « اُطلُبوا الوَلَدَ وَالتَمِسوهُ فَإنَّهُ قُرَّه العينِ وَ ريَحانهُ القَلب؛ فرزند بخواهيد و آن را طلب كنيد؛ چرا كه مايه ي روشني چشم و شادي قلب است».( مكارم الاخلاق، طبرسي، ج1، ص480)
همچنين حضرت صلي الله عليه و آله و سلم در حديث ديگري فرموده است:« لا يَدَعُ أحدُكُم طَلَبَ الوَلَدِ فَإنَّ الرَّجلَ إذا مَاتَ و لَيس لَهُ وَلَدٌ انقَطَعَ اسمُهُ، هيچ يك از شما نبايد فرزندخواهي را واگذارد؛ چرا كه وقتي انسان بميرد و فرزندي نداشته باشد، از نام و آوازه مي افتد».(كنزالعمال، متقي هندي، ج16، ص281)
درباره ي ديدگاه كلي امام سجاد عليه السالم در اين زمينه نيز بايد به چند نكته ي اساسي توجه نمود: نخست اينكه نفس صدور يك دعاي مستقل نسبتاً طولاني براي فرزند از سوي آن حضرت، خود شاهدي قوي بر جايگاه و اهميت فرزند است. اهتمام امام عليه السلام بر دعا براي فرزندان با عبارات ظريف و دقيق شامل جنبه هاي گوناگون مادي و معنوي، بيانگر لزوم توجه به موقعيت فرزند در منظومه ي حيات فردي و اجتماعي است.
دوم آنكه با مطالعه ي فرازهاي اين دعا، اين حقيقت خود را نمايان مي سازد كه بسياري از حكمت هاي مورد اشاره و روايات مربوط به فرزند و مطالبه ي آن، در اين فرازها از پيشگاه الهي درخواست مي شود. در واقع اين بدان معناست كه امام عليه السلام به زبان دعا و انشا و نه حديث و خبر،به اين حكمت ها كه بيانگر جايگاه و نقش مهم فرزند در زندگي انسان مي باشد، نظر و توجه دارد و از بستر اين عبارات در صدد بيان اين اهميت و جايگاه مي باشد.
فرازهايي هم چون، أللَّهمَّ اشدُد بِهِم عَضُدي ؛ خداوندا بازويم را به وسيله ي ايشان محكم گردان» و « أخي بهم ذكري؛ نامم را به وسيله ايشان زنده بدار» كه به نظر مي رسد با مضمون رواياتي كه فرزند را منشأ عزت و پايندگي نام دانسته اند، نزديكي و مطابقت دارد؛ بيانگر نيروهاي بالقوه اي هستند كه در وجود فرزند به وديعت گذاشته شده و جايگاه والا و واقعي فرزند را به پدران و مادران گوشزد مي كند؛ اينكه فرزندان مي توانند به صفات والايي چون تقوي، بصيرت، اطاعت از فرامين الهي و دوستي با اولياي خدا و دشمني با دشمنان او دست يابند. هم چنين مي توانند مايه ي زينت و عزت و نامداري والدين باشند و نيازهاي ايشان را برطرف سازند.