نقش والدين در تربيت فرزندان
نقش والدین در تربیت فرزندان
والدین کودک در امر تربیت فرزند وظایفی دارند که این وظایف در جنبه کلی عبارتند از: پاسداری، رشد، حفظ امانت الهی، سوق دادن کودک به سوی غایتی شایسته، آماده کردن فرد برای ورود به عرصه حیات اجتماعی، آشنا کردن او به حقوق و تکالیف فردی، آگاه کردن او به امور خلاف و ناشایسته و عوارض آن، نظام بخشیدن به اعمال و رفتار او پرورش ابعاد وجودی و شخصیت او.بنابراین در این راه والدین باید همکاری داشته باشند،تا الگوی گفتاری، رفتاری و کرداری، کودک باشند و ملکات فاضله را از راه الگو در کودک نفوذ دهند. 1
البته انجام چنین وظایفی با همه آسانی ها دشوار است و آنچه این دشواری را آسان میکند احساس وظیفه در جنبه امانتداری خدا و در نظر داشتن این امر است که طفل امانت خدا، نعمت و احسان اوست و الدین در قبال آن مسئول و موظفند. اگر خانواده را اولین کانون تربیتی بدانیم، بدون شک والدین اولین مربیان و معلمان این کانون مهم محسوب می شوند. کودک از والدین خود، خصوصیات اخلاقی، عقیدتی، شخصیتی و سایر گزارش و نگرش ها را می آموزد و در این زمینه از آنان تقلید می کند.
آیات و روایات زیادی نیز بر نقش والدین تاکید می ورزند و این نشان می دهد که مسئولیت پدر و مادر تنها تامین غذا و لباس و بهداشت فرزندان نیست، بلکه باید به همه ابعاد وجودی فرزندان در مراحل مختلف تحول، توجه داشت. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: فرزندان خود را مورد محبت قرار دهیم و با آنها مهربان باشیم، در برابر فرزندان خود تقوای الهی را مراعات کنید و برخورد عادلانه با آنها داشته باشیم. با کودکان خود بازی کنید و برخوردی کودکانه با آنها داشته باشیم. به آنها احترام بگذاریم و آداب نیکو را به آنان آموزش دهیم. 2
بنابراین توجه والدین به کودکان موجب رشد و شادابی آنان می شود و آنان را از دام هایی که شیاطین در پیش روی آنها پهن کرده اند نجات می دهد هم چنین عدم توجه و رها کردن فرزندان موجب افسردگی، غرق شدن در منجلاب گناه، هم نشینی با دوستان بد و در نهایت نابودی آنها می شود. پس کودکان علاوه بر غذا و پوشاک و بهداشت، آرامش، مهربانی، محبت و صمیمیت والدین را طلب می کنند و پدر و مادر باید به همهی این نیازها پاسخ دهند تا فرزندانی سالم، دارای اعتماد به نفس، کارآمد اجتماعی صالح و مومن داشته باشند.
————————————
1 -علی، قائمی، کودک و خانواده نابسامان، 1381.
2-میزان الحکمه، ج 10، ص 706.