دماغ سوخته!
دماغ سوخته !
بيشر ما وقتي از كسي ضدحال مي خوريم ، منتظر فرصتي هستيم تا با يافتن نقطه ي ضعفش تلافي كرده ، او را ضايع كنيم. لبخندهاي تلخ و نگاه مغرورانه اش، سوزش اين ضايع شدن را بيشتر مي كند به ويژه وقتي از او مي شنويم : حقّت بود ، بچه پرو ! خودت خواستي !
اينها همه براي يك اتفاق كوچك، يك فريب خوردن يا ضايع شدن ساده است كه فراموش كردن آن سخت به نظر مي آيد و انسان تا مدت ها سنگيني رواني آن را روي دوش خود، احساس مي كند .
تاكنون از خود پرسيده ايم كه چرا اين همه از شيطان ضدحال مي خوريم، ولي كَكِمان نمي گزد. آن هم وقتي كه ما را پشت سر هم ضايع مي كند ، مي گويد :« به من چه ! مي خواستي قبول نكني ! »
يك راه ساده براي ضايع كردن شيطان، به نقل از امام زمان (عليه السّلام) :« بهترين چيز براي به خاك ماليدن بيني شيطان ، نماز است ، پس نماز بخوان و بيني شيطان را به خاك بمال .» ( وسايل الشيعه، ج 4، ص236 )