السلام علیک یا امام حسن مجتبی
امام حسن - درود بر وی- پایگاه روشنفکری و سرچشمه ی تفکر اسلامی و قله ی شکوهمند هستی است که در اوج کمالات انسانی همه چیز را زیر پرتو گرفت. آنچه بر بلند پایگان جهان آفرینش و شعرای طبیعت که اندیشمندان و ادیبان لقب یافته اند ، پنهان بوده، هرگز بر وی پوشیده نبوده است. او از جمله کسانی است که خداوند حس دریافت کامل حقیقت اشیاء را به آنان اختصاص داده و هیچ رمزی در زمین و آسمان بر آنان پوشیده نبوده است. آنچه را که همگان می بینند، آنان نیز مشاهده می کنند و بر خلاف دیگر مردمان، تنها ایشانند که حقیقت مشهودات و مکتوبات را نیک در می یابند . هنگامی که به ستارگان آسمان ، به ریگ های بیابان، به آب دریاها و مناظر طبیعی چشم می دوزند ، زیبایی چشمگیر و دل ربای آنها را احساس می کنند و پیوندشان را با دیگر عناصر طبیعت و ماورای طبیعت از ازل تا ابد در می یابند.
فرهنگ و ادب او به جهت هنر نمایی های ادیبانه و خود نمایی های عالمانه نبوده است، بلکه تجسم فریاد هایی بوده که از درون پر احساس بزرگ مردی بی نظیر برخاسته و تا ژرفای اشیاء راه یافته و آنها را نیک از هم باز شناخته است، بزرگ مردی که بر یگانه پایگاهی استوار تکیه زد و هرگز از آن فاصله نگرفت، و از اصلی واحد منشعب گردید و هیچ گاه از آن جدا نشد و با پیوندی ناگسستنی سخت بدان پیوسته بود.
او نیروی بلاغت بلاغت جاهلی را با شاهکار بلاغت نبوی یکجا گردآورد و گلچینی از ادب کهنه و نو پدیدار ساخت تا اینکه عناصر فرهنگی والا و ارزنده در او فراهم آمد. عناصری فراهم آمده از ذوقی سرشار که آن را نیاکان و اجتماعش به ارث برده بود. عناصری فراهم آمده از پشتوانه ی علمی گسترده اش که وی را در اظهار دلیل و برهان نیرومند و استوار ساخته بود.
کلام وی بهترین و دل نشین ترین است، به ویژه هنگامی که به بررسی بحرانی در جمع یارانش می پردازد و یا گروهی از دشمنانش را بدان سرکوب می سازد، بدین معنی که وقتی از روی بیزاری و شکایت می آید مفاهیمی کوبنده و شکننده که بسان انفجار گلوله های توپ به دنبال هم می آیند، در خطبه اش می خروشند و نمودهایی سوزان از آتش درونش و از گرمای پیش آمدها در آن پدیدار می شوند، تا آنجا که وی چونان سنگ خارا، سخت و چونان تندر ، غران و چونان آذرخش درخشان می گردد.