رفتار حضرت علی علیه السلام با فرزندان خود
رفتار حضرت علی علیه السلام با فرزندان خود
شیوه و رفتار علی علیه السلام با فرزندانش، بر همان مبنایی استوار بود که خود بر آن اساس، از جانب پیامبر(ص) تربیت شده بود. به عبارت دیگر، نوع تربیت و آموزشی را که قرآن و سنت برای فرزندان مقرر ساخته بود، به کار می بست و تصریح می کرد که فرزند را بر پدر و پدر را بر فرزند حقوقی متقابل است: حق فرزند بر پدر آن است که بر او نامی نیک بگذارد. ادب نیکو و پسندیده بیاموزد و قرآن را به او آموزش دهد و در برابر، حق پدر به فرزند آن است که از پدر فرمان برد، جز آن جا که اطاعت از پدر، در مسیر سرپیچی از فرمان خداوند باشد.1 او در سخنی زیبا، به حسن(ع) و حسین(ع) فضیلت ها و ارزش های متعالی در زندگی را چنین می آموزد:
« تقوا پیشه سازید، در پی دنیا و مظاهر آن نباشید؛ حتی اگر دنیا به شما روی آورد بر هر چه از مواهب دنیایی است وا ز دست می دهید، تأسف نخورید، به حق سخن بگویید. برای پاداش الهی کار و کوشش کنید. دشمن ستمگر و یا رستمدیده باشید. در کارهایتان نظم داشته باشید. برای ایجاد صلح و آشتی بین مردم بکوشید. حال یتیمان را رعایت کنید و نگذارید نابود شوند. همسایگان خود را مراعات کنید مبادا در عمل به قرآن، دیگران بر شما پیشی گیرند. همواره مواظب نماز باشید. امر به معروف و نهی از منکر از هرگز ترک نکنید که در آن صورت، بدان بر شما مسلط شده ،دعایتان مستجاب نخواهد شد. بر شما باد همبستگی و از تفرقه و پشت کردن به یکدیگر بپرهیزید».2
در این سخنان، هر آن چه باید پدری به فرزندان خویش در امور دینی و دنیایی و در نوع رفتار فردی و اجتماعی بیاموزد، آمده است، هر یک از فرزندانش که متولد می شد، روز هفتم تولدش قربانی می کرد و عقیقه می داد و می فرمود:« در روز هفتم تولد نوزادتان عقیقه و قربانی کنید، و چون موی سر آنها را تراشیدید، به وزن آن، نقره صدقه دهید»3
در مورد چگونگی تربیت آنان نیز می فرمود:« من کان له ولد صبا؛ هر کس فرزند کودکی داشت، کودکی کند»4. حضرت در این سخن ارزشمند، رکنی اساسی و حکمت آمیز را مطرح ساخته که با هر کس باید به زبان خود وی سخن گفت و رفتار کرد؛ زیرا فاصله ی زمانی و فاصله ی فکری و فرهنگی بین افراد، مانع از آن است که بتوانند همدیگر را خوب و درست درک کنند.
در سفارشی آموزنده و پر از حکمت در مورد رعایت موقعیت زمانی کودکان و فرزندان و فاصله ی میان دو نسل می گوید:« لا تفسروا أولادکم علی آدابکم فإنهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم؛ فرزندان خویش را به آداب و نوع تربیت خویش محدود نسازید؛ زیرا آنان برای روزگاری غیر از روزگار شما آفریده شده اند».5
رعایت نکردن فاصله ی سنی و زمان و اقتضائات زمانی و بی توجهی به پیشرفت زمان و تغییر آداب و رسوم، در امر تربیت فرزندان، نه تنها مفید نیست، بلکه ضررهای جبران ناپذیر و فراوانی را به بار خواهد آورد. امام علی علیه السلام با توجه به این مسائل، در نامه ای که به فرزند دلبند خویش، امام حسن علیه السلام شیوه و نوع رفتار و اصول تربیتی و پرورشی خویش را که در مورد فرزندش اعمال کرده، به تفصیل برای وی نوشته اس.6 آن حضرت نه تنها به لحاظ نظری به تعلیم و تربیت فرزندان خود می پرداخت، بلکه در مرحله ی عمل نیز به این امر توجه می کرد و در زندگی اجتماعی به آنان مسؤولیت می داد و از آنان انتظار داشت که به آموزه هایش پاسخ شایسته دهند. نمونه هایی از این مسؤولیت دادن ها و وارد کردن آنها به مسائل اجتماعی ، به این شرح است:
حضرت علی(ع) برای این که به فرزند خویش شخصیت و مسؤولیت دهد، داوری مردی را که برای رهایی بی گناهی از قصاص، به قتل اعتراف کرد، به امام حسن علیه السلام واگذاشت و امام حسن علیه السلام فرمود چون با حضور خویش و اعتراف به قتل، بی گناهی را از مرگ نجات داد و خداوند می فرماید:« هر کس مرد بی گناهی را از مرگ نجات دهد، مثل این است که جهانیان را از مرگ نجات داده»7 دیه ی او را از بیت المال بدهید و هر دو را آزاد کنید! حضرت علی علیه السلام داوری فرزندش را پسندید و قضاوت او را تأیید کرد.8 همچنین امام علی علیه السلام در جنگ صفین، ده هزار نفر از سپاهیانش را تحت فرماندهی امام حسین علیه السلام قرار داد.9
———————————
1. نهج البلاغه، حکمت 400
2. همان، نامه ی 47
3. حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص72
4. حر عاملی، وسائل الشیعه،ج15، ص 203
5. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج20، ص 267.
6. نهج البلاغه، نامه ی 47.
7. مائده، 32
8. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج7، ص289
9. نهج البلاغه، خطبه ی 181