فداها ابوها
فداها ابوها
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم طبق عادت هميشه پس از سفر به خانه ي فاطمه سلام الله عليها رفت اما بلافاصله با ناخرسندي از خانه ي فاطمه بيرون آمد و روي به مسجد نهاد و به منبر رفت. چون فاطمه با اين صحنه مواجه شد، پي برد كه پدرش از كار او ناراحت شده است. طولي نكشيد آنچه را تهيه كرده بود، به حضور رسول صلي الله عليه و آله و سلم خدا فرستاد و پيغام داد تا آن ها را در راه خدا به مصرف برساند. پيامبر از اين رفتار دخترش خرسند گشت و سه مرتبه فرمود:
فداها ابوها( پدرش فداي او باد) آنچه را بايد انجام بدهد به سامان آورد و اضافه كرد: دنيا براي محمد و آل محمد نيست ، دنيا ارزشي ندارد و اگر دنيا در پيشگاه خداي تعالي از اعتباري برخوردار بود و به قدر بال پشه اي ارزش داشت، خداوند اجازه نمي داد حتي يك كافر هم جرعه اي از آب دنيا بياشامد! سپس از منبر به زير آمد و به خانه ي فاطمه رفت و بر او سلام كرد و از رفتار او ابراز خرسندي كرد.( صواعق المحرقه، ابن حجر حيقي ، ص109)