پيشينه يا زمينه سازي بعثت جهاني
پيشينه يا زمينه سازي بعثت جهاني
ايجاد تحول روحي و فرهنگي و تغيير اعتقادات جامعه كارساز بسيار سخت است. و به سادگي تحقق نمي يابد. انسان به عقيده خويش حق يا باطل پاي بند است:« كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ؛ هر فرقه اي به باورهاي خويش پاي بند و به آن مسرور هستند».1 « َلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا ؛براي همگان جهت و مرامي است كه خداي سبحان به آن سو، سوق دهنده است».2 انسان نه تنها به باور خويش پاي بند است، بلكه در تكاپو است تا ديگران را نيز به مسكل خويش هماهنگ كند و پيرو خود گرداند؛ يهود و نصاري از تو هنگامي خشنود مي شوند كه دين آن ها را بپذيري.3
انبياء بزرگترين مسئوليت اجتماعي بشر را به عهده دارند. آنان معماران عقيدتي شدند كه بايد رسوبات و خرابه هاي باطل را ويران ساخته، انبار زيباي توحيد را در جان و انديشه انسان ها بنيان نهند.
معمولاً تصور مي شود كه پيامبران، آموزگاران الهي هستند كه براي تعليم و آموزش مردم برانگيخته شده اند. همان طور كه كودك در سير تحصيلي خود در دبستان و دبيرستان، دانشكده و دانشگاه از آموزگاران و دبيران و استادان مطالبي را فرا مي گيرد.
هم چنين ، مردم در مكتب انبياء مسائلي را فرا مي گيرند، و به موازات تعاليم پيامبران ، اخلاق و روش هاي اجتماعي آنان رو به تكامل مي گذرد.
ولي ما تصور مي كنيم كه پيامبران مربيان مردم اند، و شغل و وظيفه ي اساسي آنان تربيت مردم است نه تعليم آنان، و اساس شريعت آن ها سخن تازه و ارمغان نو نيست، و هرگاه براي فطرت انحرافي پيش نيامده بود، و پرده هاي جهل و ناداني ، روي آن سايه نيافكنده بود، خلاصه ي آيين الهي روشن مي گشت.
البته اساس اين سخن از پيشوايان بزرگ اسلام است. امير مؤمنان در نهج البلاعه درباره ي هدف پيامبران چنين مي فرمايد: از ميان اولاد آدم پيامبراني برگزيد و از آنان براي رساندن وحي و تبليغ رسالت عهد و پيمان گرفت. تا آن پيمان فطري را از مردم مطالبه كنند، و نعمت فراموش شده را يادآوري نمايند و به وسيله ي تبليغ بر آنان اتمام حجت بنمايند و گوهر هاي عقولي كه در خزائن فطرتشان پنهان مانده است استخراج كنند.4
فلسفه بعثت پيامبر خاتم از نگاه حضرت علي عليه السلام : تا اين كه خداي سبحان، براي وفاي به عهد خود و كامل گردانيدن دوران نبوت، حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم را مبعوث كرد، پيامبري كه از همه ي پيامبران پيمان پذيرش نبوت او را گرفته بود، نشانه هاي او شهرت داشت و تولدش بر همه مبارك بود. در روزگاري كه مردم روي زمين داراي مذاهب پراكنده، خواسته هاي گوناگون و روش هاي متفاوت بودند عده اي خدا را به پديده ها تشبيه كرده و گروهي نام هاي ارزشمند خدا را انكار و به بت ها نسبت مي دادند و برخي به غير خدا اشاره ميكردند پس خداي سبحان، مردم را به وسيله ي محمد صلي الله عليه وآله و سلم از گمراهي نجات داد و هدايت كرد و از جهالت رهايي بخشيد. سپس ديدار خود را براي پيامبر برگزيد و آن چه نزد خود داشت براي او پسنديد و او را با كوچ دادن از دنيا گرامي داشت، از گرفتاري ها و مشكلات رهايي بخشيد و كريمانه قبض روح كرد.5
————————————————
1. روم/ 32.
2. بقره/48
3. بقره/120
4. نهج البلاغه، خطبه 1
5. نهج البلاغه، خطبه 1، ص 25.