کرامت
23 مرداد 1391 توسط مظلومی
کرامت
شیخ را گفتند: فلان کس بر روی آب راه می رود! شیخ گفت: سهل است، بزغی(وزغی) و صعوه ای( پرنده ای کوچک) بر روی آب می روند. شیخ را گفتند: فلان کس در هوا پَرَد! شیخ گفت: زنبور و مگسی نیز در هوا بپرند. او را گفتند : فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می رود! شیخ گفت: شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب می رود. این چنین چیزها را بسی قیمتی نیست. مرد آن بُود که در میان خلق بنشینید و برخیزد و بخسبد و با خلق در آمیزد و یک لحظه از یاد خدا غافل نباشد.(اسرار التوحید)