ندبه هاي دلتنگي
ندبه هاي دلتنگي
تقديم به يگانه منجي عالم بشريت
ديرگاهي است به تو عادت كردم…
قسم به صداقت چشمانت به آمدنت ايمان دارم و دلپذيري اميد را مي فهم نمي دانم شبنم احساسم را به كدامين گل هديه بدهم اگر گمان به آمدنت نبود هرگز اين واژه ها را بر صفحه بي احساس كاغذ نمي نوشتم.
مولاي من به اندازه عظمت اندوهم مهرباني و به من به اندازه مهرباني تو تنهايم دستان پر تمنايم ديگر نمي دانند در كدامين وادي به جست و جوي ردي از گامهاي عطرآگين و پرشتابت باشند راستي كبوترهايمان ديروقتي است در تعبير آسماني، ناز پروازشان را برايم به استعاره گذارنده اند.
مدتي است زير چتر تنهايي ام آواز باران را مي خوانم همانند سراب به دنبال ابر باران ساز در وسعت كوير نقش مي زنم و من هنوز بي تفاوت از باغ پائيزي قلبم از تو مي نويسم…
نوشته سمانه پيله كوهي طلبه سطح 2 مدرسه علميه قدسيه خواهران شهرستان بهشهر.