مدرسه علمیه قدسیه بهشهر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

عصمت از گناه

30 تیر 1393 توسط مظلومی

عصمت از گناه

نقل است كه ابراهيم ادهم گفت: شبها فرصت مي جستم تا كعبه را از طواف خالي يابم و حاجتي بخواهم؛ ولي فرصتي نمي يافتم. تا شبي باران زيادي آمد. من فرصت را غنيمت شمردم، به طرف كعبه رفتم، آنجا را خلوت يافتم. طواف كردم و دست در حلقه زدم و عصمت از گناه خواستم. ندايي شنيدم كه گفت: تو عصمت از گناه مي خواهي و همه خلق اين را از من مي خواهند.اگر به همه عصمت دهم، درياي غفاري و غفوري، رحيمي و رحماني من كجا رود به چه كار آيد؟ پس گفتم:« الهم اغفرلي ذنوبي»

 2 نظر

تشرّف حضرت آيت الله بافقي و رسيدن چهارصد عبا براي طلاب

21 خرداد 1393 توسط مظلومی

تشرّف حضرت آيت الله بافقي و رسيدن چهارصد عبا براي طلاب
مرحوم آيه الله آقاي حاج شيخ محمد تقي بافقي رحمه الله به قدري در ارتباط با حضرت ولي عصر عج الله تعالي فرجه الشريف قوي بود و در اين جهت ايمانش كامل بود كه هر زمان حاجتي داشت فوراً به مسجد جمكران مشرّف مي شد و حوائجش را از امام زمان عليه السلام مي گرفت.
صاحب كتاب گنجينه دانشمندان از قول يكي از علماء حوزه ي علميه قم نقل مي كند كه:
حضرت آيت الله حاج سيد محمدرضا گلپايگاني فرمودند كه: در عصر آيت الله آقاي حاج شيخ عبدالكريم حائري چهارصد نفر طلبه در حوزه قم جمع شد بودند. آنها متحداً از مرحوم حاج شيخ محمد تقي بافقي كه مقسم شهريه مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائري بود عباي زمستاني خواستند. آقاي بافقي به مرحوم حاج شيخ عبدالكريم جريان را مي گويد.
حاج شيخ عبدالكريم مي فرمايد: « چهارصد عبا را از كجا بياوريم؟
آقاي بافقي مي گويد: از حضرت ولي عصر ارواحناه فداه مي گيريم.
حاج شيخ عبدالكريم مي فرمايد: من راهي ندارم كه از آن حضرت بگيرم.
آقاي بافقي مي گويد: من ان شاءالله از آن حضرت مي گيرم.
شب جمعه اي آقاي بافقي به مسجد جمكران رفت و خدمت حضرت رسيد و روز جمعه به مرحوم حاج شيخ عبدالكريم گفت:« حضرت صاحب الزمان عج الله تعالي فرجه الشريف وعده فرمودند فردا روز شنبه چهارصد عبا مرحمت بفرمايند.
روز شنبه ديدم يكي از تجار چهارصد عبا آورد و بين طلاب تقسيم كرد.(كتاب عنايات حضرت وليعصر عجل الله تعالي فرجه الشريف، ص37. ارواح مهربان، ص 34.

 1 نظر

فقط در ناملايمات است كه فضايل انسان به اوج مي رسد.

08 بهمن 1392 توسط مظلومی

فقط در ناملایمات است که فضایل انسان به اوج می رسد. در غیاب باد یک توده پنبه مانند یک کوه استوار است. (مثل هندی)
روزی یک مبلغ مذهبی که در یکی از روستاهای برزیل کار می کرد، هنگام اتمام تعطیلاتش و بازگشت به روستا با خود یک ساعت آفتابی آورد. او می خواست با کمک این ساعت، تعیین زمان و ساعت دقیق شبانه روز را به روستاییان یاد بدهد. ساعت خریداری شده را پیش کدخدا می برد و پیشنهاد می کند که آن را در مرکز روستا نصب کنند.
روستاییان با دیدن ساعت آفتابی به وجد و سرور می آیند. هیچ یک از آنان پیش از آن، در عمر خود چنین ساعتی را ندیده بودند. دفعه بعد او هنگام بازگشت به روستا، با منظره عجیبی روبرو می شود. اهالی روستا درو هم جمع شده بودند و برای حفظ ساعت از گزند آفتاب بر روی آن، یک سقف محکم ساخته بودند.
شاید به روستاییان بخندید، امّا بسیاری از ما همان کاری را با خود می کنیم که روستاییان با ساعت آفتابی می کنند. برای حفاظت از خود از گزند حوادث ترجیح می دهیم در منطقه راحتی و آسایش خود بمانیم و آن را ترک نکنیم، امّا متوجه نیستیم با این کار، علّت وجودی خود را از دست می دهیم، به جای رشد و بالندگی، امنیت را انتخاب می کنیم و با این انتخاب، از رسالت واقعی خود دور می شویم.
می گویند: کشتی ها در بندر از امنیت خاص برخوردارند امّا کشتی ها برای آن ساخته نشده اند که در بندر بمانند.

 نظر دهید »

بدحجابي و ماشين ژيان!

12 آبان 1392 توسط مظلومی

بدحجابي و ماشين ‍ژيان!
يكي مي گفت: مهم هدف انسان است و گرنه حجاب نقشي در زندگي ندارد.
دوستش پاسخ داد: براي رسيدن به هدف بايد از وسيله مناسب استفاده كرد. اگر هدف جلوه گري و مشغول كردن فكر ديگران به خود و برهم زدن آسايش خانواده هاست، وسيله آن بدحجابي است؛ اگر هدف پيشرفت و زندگي آرام و احترام به حقوق ديگران است وسيله آن پوشش مي باشد. چرا كه در صورت بدحجابي تضميني براي رسيدن به هيچكدام از اهداف ذكر شده وجود ندارد. نمي شود براي رسيدن به فضا از ماشين ژيان استفاده كرد بلكه بايد سوار بر سفينه فضايي شد.


 1 نظر

محقق اردبيلي

08 مهر 1392 توسط مظلومی

محقق اردبيلي


محقق اردبيلي(ره) در گران سالي، همه طعام خود را با فقرا تقسيم مي كرد و براي خودش نيز مثل سهم يك فقير برمي داشت، به طوري كه روزي زوجه اش برآشفت و با پرخاش گفت:« در مثل چنين سال فرزندان خود را بي آذوقه مي گذاري كه محتاج به سوال مردم باشند؟!»
محقق چيزي نگفت و طبق معمول براي اعتكاف به مسجد كوفه رفت. در دومين روز اعتكاف، مردي آرد و گندم خوبي به خانه اش آورد و گفت: صاحب خانه اين را فرستاده است و خودش هم در مسجد كوفه در حال اعتكاف به سر مي برد. وقتي محقق - كه اصلاً از قضيّه بي اطلاع بود- به خانه آمد و از ماجرا آگاه شد، دانست كه از جانب خداست و به حمد و شكر الهي پرداخت.1
—————–
1. گزيده سيماي فرزانگان، ص 258

 2 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مدرسه علمیه قدسیه بهشهر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

محتواها

  • چکیده تحقیق پایانی : بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در بزهکاری زنان در جامعه ایران
  • چکیده تحقیق پایانی : تأثیر ماهواره بر تغییر سبک زندگی اسلامی
  • چکیده تحقیق پایانی : تأثیر ماهواره بر تغییر سبک زندگی اسلامی
  • ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیها مبارک
  • گزارش تصویری هفته ی کتاب آبان 97
  • میلاد پیامبر صلی الله علیه و آله
  • نحوه ی تأثیر کتاب
  • هفته ی کتاب و کتابخوانی گرامی باد .
  • معرفی کتابخانه تخصصی قدسیه ( مدرسه علمیه قدسیه شهرستان بهشهر)
  • برگزاری نشست علمی - پژوهشی به مناسبت فرا رسیدن هفته ی کتاب (20 آبان97)
  • نصایح ارزشمند حضرت مجتبی علیه السلام هنگام شهادت
  • دیوان نام شیعیان نزد حضرت مجتبی علیه السلام بود
  • آری من جامانده ام، جامانده ایی که می داند خواهد رفت
  • یقیناً امام حسین علیه السلام کشته ی اشک است؛ هیچ مؤمنی او را یاد نمی کند مگر آنکه می گرید...
  • بقاء طومار فقه و توحید در اثر قیام سید الشهدا علیه السلام
  • آثار سجده بر تربت سید الشهدا علیه السلام
  • کرامت زائر امام حسین علیه السلام
  • اعجاز اربعین حسینی
  • چکیده تحقیق پایانی : آسیب شناسی هویت فرهنگی از منظر اسلام و مکاتب غربی
  • كتابخانه، وسيله خدمت است.
دانشنامه عاشورا

مدرسه علمیه قدسیه بهشهر

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس