ادب در حماسه حسيني
ادب در حماسه حسيني
مي دانيم كه طبيت جنگ، ابراز دشمني و درگيري هاي فيزيكي و لفظي را اقتضا مي كند، به همين جهت است كه معمولا دو طرف در گفتگوها به بدگويي و پرخاش ها با شعر و نثر مي پرداخته اند و شاعران، سپاه دشمن را ناسزا مي گفتند.
آن چه در جريان حماسه ي حسيني بسيار شگفت آور و آموزنده است آن كه با وجود دشنام ها و شقاوت و جنايتي كه در كربلا و كوفه و شام انجام دادند، اما هرگز از سيد الشهدا عليه السلام و خاندان پاك او سخن و اقدامي كه از ادب و اخلاق به دور باشد سر نزد حتي در اوج فجايع و جنايات و مصايب.
وقتي نامردي گفت : يا حسين! حضرت فرمود: چه مي خواهي؟ او گفت: بشارت باد تو را به آتش ! حضرت در جواب بدون آن كه به او پرخاش كند فرمود: نه ، من نزد خداوند مهربان و پيامبر كه شفيع مقبول است مي روم و تنها اقدام حضرت آن بود كه وي را نفرين نمود.
و چون نامرد ديگري گفت: اي حسين! آيا فرات را نمي بيني، از آن نخواهي چشيد تا از تشنگي بميري! حضرت تنها به نفرين او اكتفا كرد!
و حتي در لحظات آخر كه در حال شهادت بود و سنگدلي در پاسخ به تشنگي حضرت حسين عليه السلام تنها در جواب فرمود: به خدا سوگند من به جهنم نمي روم… نزد جدم ميروم .. و از شما نسبت به آن چه بر من انجام داديد شكايت مي كنم.
تندترين الفاظي كه سيد الشهدا عليه السلام در مقابل سرسخت ترين دشمنانش به كار برده است در مقابل مروان ملعون و خبيث بود كه وقتي در مجلس والي مدينه به او كشتن سيد الشهدا عليه السلام يا بيعت با يزيد را پيشنهاد كرد حضرت فرمود: يابن الزرقاء تو مرا مي كشي يا او؟ به خدا دروغ گفتي و گناه كردي( الارشاد، ص201)
و چون همو با جسارت به حضرت گفت: من به تو دستور ميدهم با اميرالمؤمنين يزيد بيعت كني كه براي دين و دنياي تو بهتر است، وي را با اي دشمن خدا! تو فردي پليد هستي ، سخن بي منطقي گفتي« لقد قلت شططا من القول يا عظيم الزلل» اي كسي كه لغزشهاي بزرگ دارد، خطاب كرد.( الفتوح- مقتل الحسين عليه السلام خوارزمي ، لهوف ، بحارالانوار ج 44 ص 326 ، رك كلمات الامام الحسين عليه السلام ص 284 و 285).
و آن گاه كه حر بن يزيد راه بر حضرت بست و به توضيحات حضرت ترتيب اثر نداد و گفت: ما دستور داريم دست از تو بر نداريم تا تو را نزد امير عبدالله بن زياد ببريم حضرت فرمود:« مرك به تو از اين كار نزديك تر است،« الموت ادني اليك من ذلك»
و چون حضرت كاروان را حركت داد و سپاه حر مانع شد، حضرت در حالي كه دست به شمشير برده بود خطاب به حر فرمود: مادرت به عزايت بنشيند چه مي خواهي انجام دهي؟ از خاندان حضرت نيز با وجود تحمل آن همه مصائب طاقت فرسا جز متانت و ادب مشاهده نمي كنيم.