عقاب قصه ي ما
عقاب قصه ي ما
خرگوشي هميشه به فكر پرواز بود و در روياهاي خود پرواز بر فراز آسمان ها را آرزو مي كرد؛ براي همين، يك روز به اين فكر افتاد تا با عقابي رفيق شود و به همراه او به آسمان ها سفر كند و به آرزويش برسد. خلاصه به سراغ عقابي رفته و بعد از دوستي همراه با او به آسمان ها رفت. بعد از گشت و گذار، عقاب فرود آمد و خرگوش هم كه مزه اولين پروازش را چشيده بود در پوست خود نمي گنجيد. مدتي گذشت و خرگوش دوباره شوق پرواز پيدا كرد و اين بار هم با دوستش به آسمان ها سفر كرد و به سلامت به خانه اش برگشت، ولي براي بار سوم كه پيش رفيق به ظاهر مهربانش رفت تا يك بار ديگر آرزويش را برآورده كند، طعمه عقاب گرسنه شد و نه تنها به آرزويش نرسيد، بلكه اصل زندگي اش را هم از دست داد.
داستان رابطه پسر و دخترهاي امروز هم همين طور شده ، خيلي از دخترها با احساساتي پاك و آرزوهاي فراوان تن به دوستي با پسرها مي دهند ولي غافل از اينكه خطر هر لحظه در كمين آن هاست. پسرها براي جلب نظر دخترها روزهاي اول خيلي محبت مي كنند و سعي مي كنند خودشان را شاهزاده اي كه با اسب سفيد خوشبختي آمده تا دختر را به آرزوهايش برساند، نشان بدهند؛ ولي متاسفانه بعد از گذشت مدتي كه خوب دختر را مجذوب و وابسته خودشان كردند، مثل آن عقاب قصه ي ما دخترك بيچاره را طعمه هدف هاي شيطاني خود مي كنند و اين وسط دخترك بيچاره قرباني بلند پروازي هايش مي شود.
آره خواهر خوبم! آخر داستان دوستي تو با آن پسر، همين قدر تلخ است . اگه قبول نداري و فكر مي كني حادثه هميشه براي ديگران هست و اين پسر با همه پسرهاي ديگر فرق مي كند، نگاهي به صفحه هاي حوادث روزنامه ها بينداز و در اينترنت كمي درباره قربانيان اين دوستي ها، جستجو كن، مطمئنم كه از همين حالا بايد مواظب باشي تا فريب حرفهايش را نخوري، اگه واقعاً قصد ازدواج دارد پس چرا هميشه مي خواهد مخفيانه با تو ارتباط داشته باشد
و كسي هم نفهمد؟ اگر واقعاً راست مي گويد هر كاري راهي دارد و مسيري، مي تواند خيلي محترمانه به خواستگاريت بيايد و اگر شرايط شما با هم جور در بيايد، حتماً بزرگترها با ازدواج شما موافقت مي كنند. بايد بداني متأسفانه طبق آمارهاي رسمي اكثر دوستي ها به ازدواج منجر نمي شود و تعدادي از آن چند درصدي هم كه به ازدواج منجر مي شود ناموفق است. مي داني چرا؟ چون فقط يك عشق بوده و معلوم است كه خدا، همسر ايده آل تو را در كف خيابان قرار نداده.
چه زيبا فرمود امير بيان مولي علي عليه السلام: عشق غير الهي، چشم را كور و دل را بيمار مي كند.1 آري عشق لحظه اي و يكباره باعث مي شود كه چشم هايت را روي بدي ها و زشتي هايش ببندي و وقتي چشم هايت را باز مي كني كه خيلي دير شده و از دست هيچ كس كاري بر نمي آيد.
———————–
1. نهج البلاغه، خطبه 109