مرغابی خیال اندیش
31 اردیبهشت 1391 توسط مظلومی
مرغابی خیال اندیش
مرغابی، در آب برکه ای، روشنایی ستاره را می دید، می پنداشت که ماهی است، هر بار نیت ماهی به طرف آن می رفت. ولی چیزی پیدا نکرد، چون این کار را چندین بار تکرار کرد و نتیجه ای نداشت، ناامیدانه، از کنار برکه عبور کرد. روز دیگر به همان جا آمد، هر گاه ماهی در آب می دید، خیال می کرد، روشنایی است، هیچ تلاشی نمی کرد نتیجه ی این تجربه آن شد که همه روز گرسنه ماند.(کلیله و دمنه)