تکامل عقل فطری در عصر ظهور
تکامل عقل فطری در عصر ظهور
از برکات ظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بلوغ عقلی جامعه بشریت است و انسان به خلق و خوی پاکیزه آراسته می گردد.
احادیث شریفه در این باره به دو نکته اشاره دارند:
1. شکوفایی کامل عقل فطری در سراسر جهان بشریت و جهان بینی خردمندانه جامعه در آغاز ظهور ولی زمان علیه السلام.
2. وحدت بینش ها و گرایش ها در جهت کمال و دوری از هرگونه تشتت و اختلاف اندیشه و بالاخره آزادی عقل ها از قید و بند هوی و هوس ها بطوری که علم و فهم جایگزین جهل و بی خردی می شود و فضائل اخلاقی به جای رذائل و مفاسد می نشیند و این به عنایت و لطف خداوندی ازناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام است که چنین بشر دگرگون می گردد و در این راستا احادیث با عنوان های مختلف آمده است، از جمله تکامل عقل و اخلاق است و چنین تعبیری در دو حدیث به شرح زیر آمده است.
1. قطب الدین راوندی مفسر، محقق، فقیه و محدث، حدیث شریف را با سند صحیح نقل نموده است.(کتاب الخرائج و الجرائح، ج2، ص842).
« عن محمد بن عیسی، عن صَفوان، عن مُصَنیَّ الحناط، عن أَبی خالد الکابلی، عن أَبی جعفر علیه السلام: قال:إذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و أکمل بها أَخلاقهم».
2. مرحوم شیخ کلینی حدیث را با سند دیگری آورده است:
« الحسین به محمد، عن معلی بن محمد، عن الوَشاء، عن المُثنی الحناط، عن قُتَیبه الاعشی، عن ابن أبی یَعفور، عن مولی لبنی شیبان، عن أبی جعفر علیه السلام. قال: إذا قائمنا وضع الله یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و کَمَلت به أحلامهم».( الکافی، ج1، ص25)
و رجال حدیث غالباً ثقه و معتمدند اما دو نفر از راویان (الحسین بن محمد و مولی لبین شیبان وضع روشنی ندارند). البته با کمک حدیث اول حدیث دوم هم اعتبار می یابد، چنانکه در علم اصول به اثبات رسیده است.
صدرالمتألهین در شرح اصول کافی تنها حدیث دوم را مطرح نموده است و چون مفاد آن ارزش بالایی دارد و از طرفی قیام آن حضرت از اصالت و استحکام خاصی برخوردار است لذا مناقشه در سند را بی اهمیت دانسته است گویا سند حدیث اول در دسترس ملا صدرا رحمه الله علیه نبوده است، در هر حال در کتاب وزین قطب راوندی حدیث را با سند درست یافتیم و در اینجا نقل نمودیم، الحمدلله تعالی.(مؤلف). ناگفته نماند که شیخ صدوق درکمال الدین حدیث شیخ کلینی را « وضع یده » بدون لفظ الله آورده است.
نکاتی چند:
1. در متن حدیث قطب رواندی:« و أکمل بها أخلاقهم» آمده به جای « کملت به احلامهم» و این تعبیر زیباتر و اولی است. زیرا جمله:« فَجَمَع بها عقولهم» به بیداری بشر و بلوغ خرد و درک جامعه اشاره دارد و جمله« أکمل بها اخلاقهم» از رفتار نیک و اخلاق پسندیده اجتماع حکایت می نماید. و به عبارت دیگر حدیث شریف به درک صحیح و عمل نیک هر دو بشارت داده است اما حدیث دوم این انسجام و صراحت را ندارد و باید «احکام» را جمع« حِلم» به معنای آرامش خاطر گفت نه به معنای عقل تا درک صحیح و رفتار پاکیزه را شامل گردد و از تکرار عقل مصون بماند.
2.« وضع یده علی رؤوس العباد»: قائم آل محمد علیه السلام دست لطف و عنایت خود را بر سر جامعه بشری می نهد و در این هنگام انسان عاقلانه و درست می اندیشد و عمل می کند و در نتیجه زندگی، حیات نو و شادابی فوق العاده به خود می گیرد، و دست مبارک آن بزرگوار، دست ولایت است که دارای برکات فراوان می باشد همانطور که نام مبارک « قائم» اشاره به مصونیت او از هرگونه تغییرات متعارف است.
صدرالمتألهین می نویسد: اسم « قائم» به معنای وجود خاص و شخصیت ویژه اوست که مصون است از هر گونه تغییرات عادی و متعارف مثل: بیماری، پیری، فرسودگی، مرگ و بلاخره حرک افلاک و نظام منظومه شمسی دراو تأثیر نمی گذارد چون مسیح علیه السلام که در آسمان زنده و سالم و از هرگونه تغییر مادی مخلوط است. (شرح اصول کافی، کتاب العقل و الجهل، حدیث 21).
و بر اساس قدرت ولایت تحت تأثیر عوامل طبیعت قرار نمی گیرد بلکه او مدار و محور جهان طبیعت است و فاعل در عالم ماده به اذن خداوندی نه منفعل ، اثرگذار نه اثرپذیر. و بعضی محققان که حدیث را با اضافه لفظ الله دیده اند گفته اند خداوند دست لطف خود را یا دست لطف امام زمان علیه السلام را بر سر مردم می گذارد.
3. بلوغ جامعه بشری در عصر ظهور
این حدیث شریف از آینده ای خبر می دهد که جامعه بشریت خویش را می یابد پس از باختن و می شناسد بعد از فراموش نمودن و به اصل خود می رسد بعد از گم شدن در راه های جهل و ضلالت.
حدیث شریف خبر می دهد از پایان دوران نقش و نگارهای دروغین تمدن آخرالزمان در قالب دموکراسی و مارکسیسم و … ونیز حدیث خبر می دهد از به سر آمدن دوران نظریه پردازان بی خبر چون فوکو یاماها که تمدن غرب را فراگیر و جهان نوین را همچون دهکده ای با کدخدایی صهیونیسم مسیحی پنداشته اند. در هر حال این روزگار تلخ تر از زهر، گذراست و روزگار شیرین و لذت بخش در راه است. و بالاخره پیوند غیر اصیل علم با جهل گسسته می شود و با وحی پیوند ناگسستنی پیدا می کند و به قول ابن رشد فیلسوف عربی« علم با وحی پیوند واقعی دارد» و این پیوند مبارک همانا پیوند علم باعقل فطری است همانطور که امیرالمؤمنین علی علیه السلام عقل وعاقل راتعریف فرموده است. از آن حضرت پرسیدند:« صف لنا العاقل؟ فقال: هو الذَّی یَضع الشیءَ مواضعه. ثم قیل له : صف لنا الجاهل. فقال علیه السلام: قد فعلتُ».« عاقل کیست؟ فرمود: کسی است که جایگاه و منزل هر چیز را می شناسد و آن را در جای خودش می نهد و نتیجتاً نادان کسی است که راه را گم کرده است، غلط می فهمد و غلط عمل میکند».
بنابراین قیام امام زمان علیه السلام قیام عقلی و فرهنگی است و پیروزی ایشان از همین رهگذر است همانطور که پیامبران از آدم تا خاتم صلی الله علیه و آله و سلم عقل ها را رشد بخشیده اند و معجزات انبیاء علیه السلام شاهد و گواه بر این نکته است که رجال آسمانی بشر را تدریجاً به سوی مصالح و فضائل هدایت نموده اند با این تفاوت که معجزات پیامبران گذشته از راه چشم ها و گوش ها بود اما معجزه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم از راه عقل بشر است چون قرآن کریم.
منبع: خط امان، پژوهشی در موعود ادیان، ج1، ص 73.