رسالت حضرت زينب (سلام الله عليها) بعد از واقعه عاشورا
رسالت حضرت زینب(سلام الله علیها) بعد از واقعه عاشورا
در پی واقعه دردناک کربلا حضرت زینب(سلام الله علیها) مسئولیت سنگین را عهده دارد گردید. زیرا امام حسین(علیه السلام) پدید آورنده نهضت بود. ولی ادامه دهنده آن خواهرش حضرت زینب(علیه السلام) بود.
اندوه های دلخراش آن بانوی بزرگ مانعی بر سر راه ایشان برای رویارویی با دشواریها و ایفای رسالت بزرگش ایجاد نکرد. نهضت عاشورا با شهادت امام حسین(علیه السلام) به فرجام وهدف پایانی نرسید، بلکه هدایت و رهبری آن به دست با کفایت دختر علی (علیه السلام) بود.
حضرت زینب(علیه السلام) از جانب برادر این وظیفه را یافته و امام علی (علیه السلام) طی وصایای خود مسائل را به ایشان فرموده بود.
عصر عاشورا هنگامی که بانو زینب(سلام الله علیها) مشاهده کرد که امام حسین(علیه السلام) روی زمین افتاده و دشمنان جنایتکار اطراف پیکر مطهر وی را با هدف کشتن ایشان گرفته اند از خیمه بیرون آمد و پسر سعد را به عنوان سرزنش فرمود:
«یا بن سَعد! اَیقُتَلُ اَبوُعبدالله وَ انتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟»1 .« فرزند سعد! آیا ابوعبدالله کشته می شود و تو تماشا می کنی؟!».
او هیچ جوابی نداد و روی از حضرت زینب(سلام الله علیها) برگرداند. ولی ایشان تلاش کرد تا شاید از کشته شدن امام حسین(علیه السلام) جلوگیری نماید. از این رو خطاب به آن مزدوران نمود و گفت:« اَما فیکم مُسلِّم؟».« آیا در بین شما یک نفر مسلمان نیست؟
باز هیچ کس پاسخی نداد. زینب کبری(سلام الله علیها) فریاد برآورد:
« و ای برادرم! و ای سرورم! و ای اهل بیت! ای کاش آسمان بر زمین واژگون می شد! و ای کاش کوه ها خرد و پراکنده بر هامون می ریختند». 2
حضرت زینب(علیه السلام) با این جمله ها، مرحله دوم نهضت را شروع کرد. از این لحظه، وظیفه طاقت فرسا بر عهده او بود. از مردان دیگر کسی نمانده بود، و او بود و کودکان و زنان و امام بیمار غریب و تنها، ایشان برای رسالت عظمای خود به سوی امام حسین(علیه السلام) رهسپار میدان شد، بر بالین برادر رسید، پیشانی را به خون برادر رنگین کرد، سپس دست خود را به زیر پیکر مبارک خونین سیدالشهدا(علیه السلام) گرفت و به آسمان نگاه دوخت و فرمود:« خدایا! این قربانی را از ما بپذیر!». 3
حضرت زینب(سلام الله علیها) استوار همچون کوه، در کنار امام زین العابدین(علیه السلام) و بانوان و کودکان داغ دیده، و در جوار قتلگاه شهیدان، نظاره گر غارت شدن و سوختن خیمه ها بود، ایشان سپس شام غریبان شهدا را در بیابان، با زمزمه های دلخراش غزاداری، با اشک و ناله در سوگ عزیزان و پرستاری از یتیمان، و با نماز شب و نیایش با پرودگار به صبح رساند.
——————————————————
1. محمد هادی، مقتل ابی مخفف، ص252.
2. سید عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین، ص192.
3. سید کاظم ارفع، حضرت زینب(ع) سیره عملی اهل بیت(ع)، ص7.