شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و توطئه های بی ثمر
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و توطئه های بی ثمر
محمد عباسی که همواره از محبوبیت و نفوذ معنوی امام در جامعه نگران بود، چون دید توجه مردم به امام روز به روز بیشتر می شود و زندان و اختناق و مراقبت تأثیر معکوس دارد، سرانجام به همان شیوه ی مزورانه ی دیرینه متوسل شد و امام را پنهانی مسموم ساخت. دانشمند نامدار جهان تشیع،« طبرسی» می نویسد: بسیاری از دانشمندان ما گفته اند: امام عسکری علیه السلام بر اثر مسمومیت به شهادت رسید، چنانکه پدرش و جدش و همه ی امامان، با شهادت از دنیا رفته اند.1 « کفعمی» دانشمند معروف شیعه، می گوید: او را « معتمد» مسموم ساخت2 و « محمدبن جریر بن رستم» از دانشمندان شیعی در قرن چهارم، معتقد است که : امام عسکری علیه السلام در اثر مسمومیت به درجه ی شهادت رسید.3
یکی از نشانه های شهادت امام توسط دربار عباسی، تحر کها و تلاش های فوق العاده ای بود که معتمد عباسی در روزهای مسمومیت و شهادت امام، برای عادی جلوه دادن مرگ آن حضرت از خود نشان داد. ابن صباغ مالکی، یکی از دانشمندان اهل سنت از قول عبیدالله بن خاقان یکی از درباریان عباسی می نویسد:« … هنگام درگذشت ابومحمد حسن بن علی عسکری علیه السلام معتمد ، خلیفه ی عباسی حال مخصوصی پیدا کرد که ما از آن شگفت زده شدیم و فکر نمی کردیم چنین حالی در او( که خلیفه ی وفت بود و قدرت را در دست داشت) دیده شود. وقتی « ابومحمد امام عسکری رنجور شد، پنج نفر از اطرافیان خاص خلیفه که همه فقیهان درباری بودند، به خانه ی او گسیل شدند. معتمد به آنان دستور داد در خانه ی ابومحمد بمانند و هر چه روی می دهد به او گزارش کنند، نیز عده ای را به عنوان پرستار فرستاد تا ملازم او باشند، و همچنین به « قاضی بن بختیار» فرمان داد ده نفر از معتمدین را انتخاب کند و به خانه ی ابومحمد بفرستد و آنان هر صبح و شام نزد او بروند و حال او را زیر نظر بگیرند. دو یا سه روز بعد به خلیفه خبر دادند حال ابومحمد سخت تر شده و بعید است بهتر شود. خلیفه دستور داد شب و روز ملازم خانه ی او باشند و آنان پیوسته ملازم خانه ی آن بزرگوار بودند تا پس از سامراء به حرکت در آمد و سراپا فریاد و ناله گردید و بازارها تعطیل و مغازه ها بسته شد. بنی هاشم ، دیوانیان، امرای لشکر، قاضیان شهر، شعرا، شعور و گواهان و سایر مردم برای شرکت در مراسم تشییع حرکت کردند، سامرا در آن روز یادآور صحنه ی قیامت بود! وقتی جنازه ی آماده ی دفن شد، خلیفه برادر خود، عیسی بن متوکل، را فرستاد تا بر جنازه ی آن حضرت نماز بگزارد، هنگامی که جنازه را باز کرد. و به علویان و عباسیان و قاضیان و نویسندگان و شهود نشان داد و گفت: این ابو محمد عسکری است که به مرگ طبیعی درگذشته است و فلان و فلان از خدمتگزاران خلیفه نیز شاهد بودهاند!بعد روی جنازه را پوشاند و بر او نماز خواند، و فرمان داد برای دفن ببرند».4
البته این نماز جنبه ی تشریفاتی داشت و طرحی بود که رژیم حاکم برای لوث کردن ماجرای شهادت امام ریخته بود و چنانکه در میان دانشمندان شیعه مشهور است، حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف به طور خصوصی بر جنازه ی پدر بزرگوارش امام عسکری علیه السلام نماز گزارد.5
————————————————————-
1.إعلام الوری، الطبعه الثالثه، ص367.
2. شیخ عباس قمی، الأنوار البهیه، ص162.
3. دلائل الامامه ، نجف، منشورات المکتبه الحیدریه، ص223.
4. الفصول المهمه، چاپ قدیم، ص307-308. این قضیه را مرحوم شیخ مفید در ارشاد و فتال نیشابوری در روضه الواعظین و طبرسی در إعلام الوری و علی بن عیسی الاربلی از قول احمد پسر عبیدالله بن خاقان نقل کرده اند. این گزارش نشان می دهد که امام در جامعه چه موقعیتی داشته و حکومت عباسی چرا نگران بوده است و نیز روشن می کند که خلیفه از بر ملا شدن مسمومیت و قتل امام تا چه حد وحشت داشته است و لذا با زمینه ی سازی قبلی کوشیده است شهادت امام را مرگ طبیعی قلمداد کند!
5. صدوق، کمال الدین، باب 43، ص475- مجلسی، بحارالانوار، ج50. ص332-333